بدان قدر مرا؛ مانند من پیدا نخواهد شد
که هرکس با تو باشد، غیر من، دیوانه خواهد شد



اگر امروز بغضم را بِراند شانه هاے تو
کسـے غیر از تو فردا گریه ام را شانه خواهد شد



شبـے از چِک چِک باران به گوشِ کاسه فهمیدم
که این سقف ترک خورده، وبال خانه خواهد شد



غرورم را شکستـے راحت و هرگز نفهمیدے
که برجـے خسته با پس لرزه اے ویرانه خواهد شد



نفهمیدے که وقتـے عشق باشد، کرمِ خاکـے هم
اگر پیله ببافد دور خود پروانه خواهد شد



تو را من زنده خواهم داشت، زیرا عشق من روزے
براے نسل هاے بعد ما افسانه خواهد شد


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها